(۱۳۱۲)، تهران
تجربه ای که افجه ای بر اساس خط معقلی می کند و آن خط را از سطح
دو بعدی به فضای سه بعدی می برد و به آن پرسپکتیو می دهد، حاصل تاملی است که او از کاشیکاری گنبد ها اندوخته. این تجربه از یک سو با تجارب هنری آپ آرت، و از سوی دیگر، با تجربه وازارلی متقارن است.
افجه ای خود در گفت و گویی، هوشیارانه به این موضوع اشاره می کند: “ نمی توانیم نسبت به آنچه که در دنیای امروزی می گذرد، بی اعتنا باشیم. من معتقدم که هنرمان را تا حدی که فراموش نکنیم می شود با زمان پیش برد و به نوعی امروزی کرد. زبان نقاشی و گرافیک ، شرقی و غربی ندارد، بلکه زبان واحد بین المللی است، همراه با شناسنامه خود.” او در گفت و گویی این طور اشاره می کند: طرح داده می شودتا به رنگ، و شایسته است که از رنگ های شرقی و آنچه که در طبیعت خاکی ما یافت می شود، استفاده گردد. اصل و ریشه نقاشی خط – که امروز تا حدی بیشتر از گذشته متداول گشته- کار امروز و ابداع و ابتکار یک یا دو هنرمند نیست. نقاشی خط از دیرباز در این مرز و بوم، در لباس دیگر، معمول بوده و می شود گفت که، امروزه شاید به ارزش های والاتری رسیده باشد.“ |
۷۰ در۷۰ سانتی متر/ رنگ و روغن روی بوم /۱۳۵۹ |